کلام مشاور
چکیده: تربیت یک فرایند مستمر و پیوسته بوده که هد ف نهایی آن کمال وسعادت انسان است و این کمال درمکتب ما همان قرب الهی است. و اهمیت آن به این خاطراست که کودک مانند مومی دردست ماست و ما هم می توانیم با تربیت درست اورا به انسانی تبدیل کنیم که خلیفه الله روی زمین باشد وهم به موجودی پست تر از حیوان تبدیل شود ، تربیت انواع مختلفی داشته وعوامل زیادی درآن نقش دارند ومتناسب با توانایی های فرد مقابل مراحل مختلفی دارد که دراین مقاله هر کدام از آن ها ذکر شده اند. برای تربیت درست کودک در عصر کنونی باید موارد زیر را رعایت کنیم: 1- با ویژگی های کودکان دردوران رشد آشنایی لازم را داشته باشیم و آموزش های ما و تمام نهادهای متولی امور تربیت متناسب با سن کودکان باشد. 2- درمواردی که پی بردیم توانایی های کودک بیشتر یا کمتر ازهمسالان اوست ،با توجه به ویژگی ها و توانایی های کودک به او آموزش دهیم. 3- خیرخواه کودک باشیم و او را آن طور که درست است تربیت کنیم، هیچ موقع اعمال وگفتار ما متناقض نباشند(اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم) 4- از کودک مراقبت کنیم نه این که برای او محدودیت ایجاد کرده و مانع رشد خلاقیت دراو گردیم. 5- اسم خوب برای کودک خود انتخاب کنیم زیادندکودکانی که از بردن اسم خودخجالت می کشند. فراموش نکنیم هفت سال ابتدای زندگی دوره ی سیادت و آقایی است. 6- با توجه به شناختی که از کودک داریم در هفت سال دوم زندگی او راهنمایی و یاری کنیم و در هفت سال سوم درانجام کارها از او مشورت بخواهیم. 7- سعی کنیم آموزش های مورد نظر خود را بصورت عملی و به شکل غیرمستقیم انجام دهیم، موارد تربیتی دو نهاد مهم خانه ومدرسه را هم سو ، هماهنگ و مکمل یکدیگرانجام دهیم و بدانیم که برای تربیت مناسب ورشد ذهنی و عاطفی کودک ،پاداش و تنبیه لازم است اما زمان،مقدار و نحوه ی تنبیه مهم است . خود کودک را سرزنش وتنبیه نکنیم بلکه عمل نامناسب او را سرزنش کنیم و عمل مخالف آن عمل را که کاری شایسته است ، تقویت کنیم .8- بدترین نوع تنبیه ،تنبیه بدنی است چون که مسئولیت را از دوش کودک برمی دارد. 9- مسئولیت پذیر باشیم،به عهد خود وفا کنیم و عذرخواهی کودک راپذیرفته و به او ارزش و شخصیت قائل شویم. 11- گفتار نیکو داشته باشیم ،در رفع نیازهای کودک (نیازهای فرهنگی ،اقتصادی ،امنیتی ،عاطفی ،اجتماعی و...) بکوشیم. 12- تغیرات مناسب با کودکان دربرنامه های رسانه ها ، بخصوص در رسانه های جمعی ایجاد کنیم
از دودیدگاه قابل بررسی است: الف) تعمدی: تربیت ازاین دیدگاه بر دو نوع است: 1) تربیت عمدی: فرد یا افراد تربیت کننده شیوه ی خاصی ازتربیت را درباره ی فردی اعمال می کنند وبرای تربیت خود طرح و برنامه ای دارند به عنوان مثال مادر دست کودک را گرفته و به او راه رفتن را می آموزد. 2) تربیت غیرعمدی: این نوع تربیت بدون اراده،طرح وبرنامه ی قبلی صورت می گیرد یعنی کودک همه ی کارهای بزرگترها،دوستان و...را می بیند و از آنها تقلید می کند به عنوان مثال : کودک نزاع و درگیری را می بیند و ÷رخاشگری را یادمی گیرد. ب) اخلاقی و رفتاری: تربیت از این دیدگاه نیز بر دو نوع است: 1) تربیت جنسی: در این نوع تربیت درباره ی غریزه ی جنسی دو دیدگاه مطرح می شود: الف) غریزه ی جنسی مربوط به دوران بلوغ بوده و از این دوران شروع می شود. ب)این غریزه از ابتدا درنهاد کودک است وبا توجه به شرایط محیط زندگی کودک ممکن است دیر یا زود خود را نشان دهد که مصداق آن انحرافات جنسی نوجوانان نا بالغ است . درمیان نظریه های افراطی وتفریطی درباره ی این میل اسلام یک نظریه ی متعادل و منطقی را پیشنهاد می کند واین میل را یک میل مقد س می داند ومعتقد است که این میل ضامن حفظ نسل و بقا است وازاین رو باید در مسیر خود هدایت شود که دراین باره دستورات زیادی داده وبخصوص نقش پدر و مادر را دراین مورد بسیار مهم می داند. 2) تربیت مذهبی: همه ی کودکان زمان تولد پاک ومعصومند وخوب وبد را از پدر ومادر یاد می گیرند. نقش پدرومادر در تربیت مذهبی کودکان:1- خود به اصول و ارزش های دین و هر چیزی که به کودک می گویند باشند. 2- تاکید بر ادب ، نزاکت، نرم زبانی و عدم افراط وتفریط در تمام زمینه ها. 3- متضاد نساختن محیط خانواده با محیط مدرسه و هماهنگی با کارکنان مدارس. 4-وادار به انجام کاری نکردن و آموزش کارهای مورد علاقه ی کودک آن هم به روش غیرمستقیم و با عمل خود به کارهای مورد نظرکه این مورد درمورد تمام نهادهای تربیتی صدق می کند وچنانچه دراین موارد تناقضی باشد کودک بدلیل میل راحت طلبی ولذت جویی به احتمال فراوان ازمسیر تربیت درست منحرف خواهد شد.
مراحل تربیت: از سه دیدگاه قابل بررسی است که در همه ی آن ها براساس نیازهای جسمی ، روحی ، عاطفی ، اجتماعی و...به دوره های مختلفی تقسیم می شود. که این سه دیدگاه عبارتند از: الف- در این دیدگاه تربیت به مراحل زیر تقسیم می شود: 1- دوران جنینی و کودکی : تا یازده سالگی 2- دوران نوجوانی :11-17 سالگی 3- جوانی : 25-18 سالگی 4- کهولت و پیری ب- نکته ای که دراین نوع تقسیم بندی نهفته جای خوشحالی وشاید تاسف به همراه دارد وآن این که براساس تقسیم بندی های جدید علوم تربیت و روان شناسی تربیت در سه مرحله ی هفت ساله انجام می گیرد که در مرحله ی نخست کودک آقای خانه بوده و درمراحل دوم وسوم نیزکودک به ترتیب نیاز به راهنمایی وکمک دیگران داشته وهمچنین در کارها از او مشورت و کمک خواسته می شود؛ حال این نظریه را با نظر پیامبر اکرم (ص) مقایسه می کنیم: درکتاب مکارم اخلاق تربیت ازدیدگاه پیامبر اکرم (ص) به سه مرحله ی زیر تقسیم می شود: 1- دوره ی سیادت و آقایی : دربرگیرنده ی هفت سال نخست زندگی است ودراین دوره کودک آقا وسرور خانواده بوده وباید توجه خاصی به او شود. دراین دوره به اصول وموارد زیر باید توجه کرد: الف- والین باید مظهر عمل باشند نه حرف وهیچ تناقضی بین حرف وعمل آن ها وجود نداشته باشد که موید آیه ی مبارکه ی" اتامرون الناس با لبروتنسون انفسکم " که درهمین راستا سعدی به زیبایی می گوید: سعدیا گرچه سخندان ومصالح گویی به عمل کار بر آید به سخندانی نیست. 2- دوره ی بندگی واطاعت : هفت سال دوم زندگی بوده ونیاز به کمک وراهنمایی دارند وباید اصول موارد زیر را رعایت کرد : الف- عدم تبعیض درخانواده ب-هماهنگی درتربیت پ- همکاری با مدرسه ت- وفای به عهد خ- گفتار نیک ح- انتخاب الگو ج- آزادی چ- تفریحات سالم 3- دوره ی وزارت : که شامل هفت سال سوم زندگی بوده و والدین باید در این دوره ازآن ها مشورت گرفته وبا نظرخواهی از آن ها درکارها وسایر مسائل زندگی به آن ها ارزش قائل شده واز آن ها کمک گیرند. پ- دیدگاه سوم مراحل تربیت از نظر دکتر غلامحسین شکوهی بدین ترتیب می باشد: 1-طفولیت : ازتولد تا هجده ماهگی را شامل می شود ویژگی های مهم این دوره عبارتند از:رشد ذهنی و رشد عاطفی. 2- کودکی اول : شامل سال سوم و چهارم زندگی بوده و ویژگی های مرحله ی قبل به اضافه ی تشخص طلبی در این مرحله وجود دارد. 3-کودکی دوم : سال های پنجم و ششم زندگی بوده ودراین مرحله باید تخیل و شخصیت کودک را تربیت کرد. 4- کودکی سوم (دوره ی ابتدایی) : 7تا12سالگی را شامل می شود ؛ دراین مرحله ویژگی هایی مثل: رشدجسمی ، حسی ،عاطفی و... بارزترند؛ وهماهنگی دو نهاد تربیتی خانه ومدرسه ونقش معلم درتربیت اجتناب ناپذیر است. 5- دوره ی نوجوانی(دوره ی راهنمایی) : 12تا16سالگی را شامل شده و این دوره همزمان با شروع بلوغ وانواع انحرافات می باشد بنابراین نوجوان نیازمند راهنمایی وکمک است. 6- دوره ی جوانی : 17تا30 سالگی را شامل شده ودر این دوره شخصیت جوان کاملا شکل می گیرد.
عوامل موثردرتربیت الف) عوامل انسانی شامل: 1)خانواده که خودشامل: الف) مادر ب) پدر ج) خواهر و برادربزرگتر 2) معلم وکارکنان مدرسه وشاگردان
الف) معاشران ب) خویشان و بستگان پ ) رهبران جامعه
ب)عوامل غیرانسانی شامل: 1) غذا و دارو 2)عوامل جغرافیایی ،طبیعی ،شغلی و... 1) خانواده: الف- مادر: . چون کودک نیمی از ژن هایش را از مادر به ارث برده است ؛ زمینه ی تمام صفات مادر در او وجود دارد و مادر می تواند با تربیت درست واقدامات مناسب صفات مورد نظر راشکوفا سازد. بدین تربیت نقش مادر درچگونگی تربیت فرزندان انکارناپذیر است.
ب- نقش پدر: برای بررسی نقش پدر درتربیت فرزندان اشاره ای به شان پدر در روایات اسلامی می کنیم: الف- قرآن کریم: آیه ی مبارکه ی " وباالوالدین احسانا..." موید همه چیز است که حتی گفتن" اف " در جواب پدرومادر را جایز نمی دارد واعلام می کند فقط زمانی که فرمان آن ها بر خلاف فرمان خدا باشد از آن ها اطاعت نکنید وحتی در این موقع هم احترام آن ها را نگاه دارید. ب- حد یث : پیامبر اکرم (ص): کسی که برای خانواده ی خود تلاش می کند مانند کسی است که در راه خدا تلاش می کند . همچنین داستان پیاده نشدن حضرت یوسف از اسب در مقابل پدر در قرآن و ده ها رویت و حدیث دیگر موضوع فوق را به رو شنی تایید می کنند. رهبری خانواده و تعیین چهارچوب کلی حرکت خانواده با مشورت گرفتن از آن ها ، به عمل واداشتن کودکان با عمل خود به کارها ، نقش فرهنگی (متناسب با رشد) اقتصادی ، اجتماعی ، رفع نیازها ، وظایف ونقش های پدر: تامین امنیت ، وقت گذاری ، صبر و استقامت ، جلب نظر ، مرکز دانایی و اندیشه در خانواده بودن ، تشویق و تایید کودک ، مهر محبت واقعی و ملموس (متناسب با سن و شرایط ) که اشتغال و سایر مشکلات نباید مانع آن شوند ، دوستی و بازی با کودک که فواید زیر را دارد : 1- هماهنگی عضلات و اعضای بدن 2- تمایلات متعادل و عدم پرخاشگری 3- عاملی برای تفکر و خلاقیت 4- آموختن بسیاری از اصول اخلاقی و اجتماعی دربازی که حضرت علی (ع) نیز در این باره می فرمایند: هر کس کودکی در خانه دارد با او بازی کند. نیمی از مردان بزهکار با پدران خود رابطه ی خوبی نداشته اند (بی توجهی پدران در تربیت ) نقش پدران در تربیت بخصوص در سنین 3تا 6سالگی و بخصوص در پسران خیلی زیاد است چون پسران مرد بودن را از پدر خود یاد می گیرند و زنی متناسب با صفات مادر خود انتخاب می کنند و دختران نیز زن بودن را از مادر خود یاد گرفته و مردی متناسب با پدر خود انتخاب می کنند(همانند سازی) دکتر سید حسن علم الهدی کار شناس مسائل اجتماعی درباره ی نقش والدین در تربیت فرزندان می گوید: " پدر و مادر در خانواده نقش و جایگاه ویژه ای دارند ؛ بار عاطفی خانواده بر عهده ی مادر و مدیریت خانواده بر عهده ی پدر است ، فرزندان پدر را نماد اقتدار و تکیه گاه خانواده می بینند ، کودکانی که پدر معتاد دارند همواره احساس حقارت می کنند چرا که اقتدار پدر را از دست رفته می بینند و همیشه پدر را از اطرافیان و دوستان خود پنهان می کنند " پدران در خانه باید قدرت داشته باشند ولی قدرت طلب نباشند و از قدرت خود برای هدایت و آرامش و آسایش اعضای خانواده استفاده کنند و با همکاری اعضای خانواده و نهادهای تربیتی بیرون از خانه مثل مدرسه در تربیت کودک خود هماهنگی های لازم را انجام دهد چون هماهنگی در تربیت موجب تعادل روحی و شخصیتی کودکان می شود.
3)محیط واجتماع که خود شامل:
اولین آموزگار کودک بوده وکودک اولین کلمات رااز زبان مادر شنیده ویاد می گیرد
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |